نمدی های طاها
مامانی اینم لوستر اتاقت که امشب تمومشون کردم .......
ماما جون بردشون خونشون بزار کنار سیسمونی ها
ماما جون بردشون خونشون بزار کنار سیسمونی ها
اولین نبض زندگی من
سلام مامانی شبت بخیر
ساعت ۲.۴۱دقیقه بامداده .........
پسرم عزیزم امروز عصری تو یه جلسه قران که خونه پدر بزرگت بر گزار شده بود نشسته بودم وتکون های جدی تو رو با تمام وجودم احساس کردم سمت راست بودی و ضربه های خیلی ریز مثل نبظ به شکمم میزدی وکاملا احساست کردم
خوشکل مامان توکنهای تو نبض زندگی منه